سفارش تبلیغ
صبا ویژن



مهدی خیرالهی - موفقیت

   

 

گذر از طبیعیات ارسطوئی به فیزیک امروز3

من نارساترین وجه تفکر در مکاتب اسکولاستیک غرب و مکاتب فلسفی و عرفانی شرق را در برداشت آنها از عقل به عنوان یک جوهر مستقل و تکیه بیش از حد استحقاق به آن، و به بهای مستغنی دانستن خود از مشاهدات، می‌دانم. متفکرین یکی دو قرن اخیر مخصوصاً آن گروه که در پیش‌برد دانش‌های تجربی نقش کلیدی داشته‌اند، از چنین جهان‌بینی‌ای تبری می‌جویند. توافق نانوشته‌شان را شاید بشود چنین بیان کرد

·   عقل عبارت است از استعداد استنباط و استنتاج در بشر بر اثر ممارست در تجزیه و تحلیل مشاهدات و آنچه از عالم واقع با حواس درک می‌شود

 ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 12:50 عصر روز جمعه 86 دی 28

 

گذر از طبیعیات ارسطوئی به فیزیک امروز2

بسیاری از مورخین علم به نقش کمی نگری و اندازه‌گیری و تقریب قانون‌ها در دانش‌های جدید کمتر تاکید می‌کنند و بعضاً این توهم را در مخاطبینی که به ظرایف حرفه اشراف کافی ندارند، به وجود می‌آورند که نظریه‌های علمی در معرض ابطال هستند و با آمدن نو کهنه کنار می رود . این طرز تفکر نهیلیستی است و راه به سازندگی را می بندد. دو گروه از آن برداشت نابجا می‌کنند.

1- گروهی که باورهای از پیش تثبیت شده دارند ولی نمی‌‌توانند از عالم واقع برای تسجیل آنها کمک به گیرند. ناخودآگاه گریزگاهی در باطل نشان دادن دانش‌های روز می‌جویند که آنها را هم در ردیف باورهای خودشان به‌نشانند.

2- آنهائی که حوصله و ظرفیت ذهنی پرداختن به‌پیچیده‌گی‌های معرفت مبتنی بر مشاهده را ندارند و ناخواسته سنت پیروی از ذهنیات قرون وسطی را پی‌گیرند. بسیاری از آنهائی که در دهه‌های اخیر عنوان پست مدرنیست بودن را یدک می‌کشند در این گروه قرار می‌گیرند[1])ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 12:48 عصر روز جمعه 86 دی 28

بسمه تعالی

گذر از طبیعیات ارسطوئی به فیزیک امروز                          

نجوم به معنای بررسی احوال آسمان، تا زمان بطلیموس و ابرخس کم و بیش به صورت علم دقیق در آمده بود. انسان کنجکاو با مشاهده حرکات ثوابت و سیارات و خورشید و ماه به نظم حاکم بر آسمان پی‌برده بود و می‌توانست رخ‌دادهای نجومی، نظیر خسوف‌ و کسوف‌ و مقارنه‌ها و مقابله‌ها، را با دقت قابل تحسینی پیش بینی کند. هندسه نخستین نیز که‌ زاده کاربردهای روزمره معماری و مساحی بود، از همان زمان‌ها دقیق و مبتنی براصول موضوعه شده بود و در چارچوب منطق خاص خود مسیر تکاملی آرامی را می‌پیمود. هندسه سده‌های اول تا پانزدهم میلادی از چنان استحکامی برخوردار بود که منجمین بدون آن نمی‌توانستند نظم حاکم بر احوال آسمان را بیان کنند .

در مورد طبیعیات که درک ماهیت اجسام و اجرام و حیوان و انسان و به طور کلی عالم و حتی ورای آن را وجهه همت خود قرار داده بود، وضع چنین نبوده است. طبیعیات ارسطوئی تا سده‌های 15و16 میلادی فکر و ذکر ریز بین‌ترین اندیشمندان شرق و غرب را به خود مشغول کرده بود. ولی هیچ وقت مانند نجوم و ریاضیات دقیق نشد و به صورت علوم مبتنی بر اصول موضوعه درنیامد. بخشهائی از آن که از جواهر و اعراض و اقسام  و احکام آنها سخن می‌گفتند کلاً نازا بودند. راهی برای آزمودن درستی و نادرستی احکام خود نشان نمی‌دادند و اصولاً چنین هدفی هم نداشتند. بخشهای دیگری از آن، که از ماده و خواص آن سخن می‌گفتند، نشانه‌هائی از واقعیات قابل درک داشتند. ولی این نشانه‌ها بسیار اندک و تنگ دامن بودند. توانائی پیش بینی نداشتند. و بالاتر از همه فن آفرین نبودند.

چرا هندسه و نجوم، کم و بیش از دو هزار سال پیش، به صورت دانش‌های دقیق درآمدند ولی طبیعیات تا زمان‌های گالیله و نیوتن (قرن شانزدهم میلادی) چنین فرصتی نیافتند؟ به نظر نگارنده پاسخ ساده است. نجوم و هندسه مبانی تجربی و مشاهداتی داشتند. چنین تفکری در طبیعیات، اقلاً تا اواخر قرن شانزدهم میلادی پیدا نشد. دانشجوی امروزی ممکن است باور نکند، ولی واقعیت داشت که فیلسوفان عالی قدر گذشته شرق و غرب کسر شأن‌شان بود برای استدلالات عقلی خود تایید تجربی به‌جویند. آنچه در زیر می‌آید عمدتاً شرح و بسط همین نقطه نظر است[1]).

ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 12:45 عصر روز جمعه 86 دی 28

بسمه تعالی

تاریخ ریاضی 4

 

دیگر از دانشمندان بزرگ این قرن ژنرال پونسله فرانسوی می‌باشد که دارای آثاری همچون «موارد استعمال آنالیز در ریاضی» و«خواص تصویری اشکال» می‌باشد. اکتشافات پونسله باعث ترقی عظیمی در هندسه جدید گردید. وی برای اولین بار عوامل موهومی را در هندسه دخالت داد و تعبیر کرد و گذشته از آن پونسله «اصل ثنویت» و طریقة تعاکس را فراهم آورد و طریقة اخیر خود به خود هرگونه اکتشاف جدید را مضاعف می‌نماید: در حیقیقت به موجب این اصل تمام احکام هندسه تصویری دو بدو وابسته به یکدیگرند و برای رجوع از یکی به دیگری کافیست که در احکام قضایا عمل نقطه و خط را با یکدیگر عوض نمائیم. همچنین لازارکانو فرانسوی را باید نام ببریم که اکتشافات هندسی او دارای اهمیت اساسی می‌باشد.

 

لازار که تمام کوشش خود را برای آزاد کردن هندسه از قید آنالیز بکار می‌برد دارای آثاری نظیر «هندسه وضعی» و «مطالعات دربارة نظریة موربات» می‌باشد که در پیشرفت هندسه ترکیبی که همان باقیماندة هندسه قدما می‌باشد مؤثر واقع شد. این هندسه که از زمان دکارت به بعد مورد توجه واقع نشده بود در نتیجة اکتشافات او و نیز کشفیات پونسله و شال فرانسوی آبروی جدیدی یافت و ترقیات شگرفی نمود.

 ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 11:21 صبح روز جمعه 86 دی 28

بسمه تعالی

تاریخ ریاضی 3

هویگنس در 14 ماه آوریل 1629در شهر لاهه متولد شد. وی در تکمیل دینامیک و مکانیک استدلالی با اسحاق نیوتن همکاری کرد و عملیات مختلف آنها باعث شد که ارزش واقعی حساب انتگرال در بسط و توسعه علوم دقیقه روشن گردد. همچنین هویگنس دست به اصلاح ساعت زد و به این منظور دنباله تجسسات گالیله را گرفت.

در قرن هیجدهم دیگر تمام طوفانهای قرن هفدهم فرو نشست و تحولات این قرن عجیب به یک دوره آرامش مبدل گردید. تمام جهد و کوشش دانشمندان مصروف این می‌شد تا با وسایل جدید نتایج کشفیات اساسی متقدمین را توسعه دهند.

 

در اوایل این قرن موارد استعمال حساب بی‌نهایت کوچک‌ها در منحنی ‌ها و رویه ها کشف گردید و همچنین حساب احتمالات تکمیل شد، باضافه کشفیات سرشار اسحاق نیوتن درباره مکانیک آسمانی که مدتی بدون انعکاس ماند مخصوصاً به کمک دانشمندان فرانسوی بسط داده شد.

 ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 11:19 صبح روز جمعه 86 دی 28

بسمه تعالی

تاریخ ریاضی 2

کوپرنیک(1543_1473) منجم بزرگ لهستانی در اواسط قرن شانزدهم در کتاب مشهور خود بنام «دربارة دوران اجسام آسمانی» که همزمان با مرگش انتشار یافت تصویری از منظومة شمسی بدست داد که امروز هر دانش آموزی با آن آشناست:

1.            مرکز منظومة شمسی، خورشید است نه زمین.

2.           در حالی که ماه بگرد زمین می‌چرخد، سیارات دیگر، همراه با خود زمین بگرد خورشید می‌چرخند.

3.           زمین در هر 24 ساعت یکبار حول محور خود می‌چرخد نه کرة ستاره‌های ثابت.

 

پس از مرگ کوپرنیک در قلب اروپا، در کشور دانمارک مردی بنام تیکو براهه متولد شد که کارهای او پایه و اساس انقلاب قریب الوقوع نجوم گردید. وی نشان داد که حرکت سیارات کاملاً با نمایش و تصویر دایره‌های هم‌مرکز وفق نمی‌دهد. از آنجا که تیکو براهه بیشتر به رصدهای مستقیم و اندازه‌گیری سرگرم بود، هیچ کوشش برای تجزیه و تحلیل نتایج خود انجام نداد و این کار به یوهان کپلر که در سال آخر زندگی تیکو براهه دستیار وی بود محول گشت.

 ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 11:17 صبح روز جمعه 86 دی 28

بسمه تعالی

تاریخ ریاضی 1

انسان اولیه نسبت به اعداد بیگانه بود و شمارش اشیاء اطراف خود را به حسب غریزه یعنی همانطور که مثلاً مرغ خانگی تعداد جوجه‌هایش را می‌داند انجام می‌داد. اما بزودی مجبور شد وسیلة شمارش دقیقتری بوجود آورد. لذا، به کمک انگشتان دست دستگاه شماری پدید آورد که مبنای آن 60 بود. این دستگاه شمار که بسیار پیچیده می‌باشد قدیمی‌ترین دستگاه شماری است که آثاری از آن در کهن‌ترین مدارک موجود یعنی نوشته‌های سومری مشاهده می‌شود.

 

سومریها که تمدنشان مربوط به حدود هزار سال قبل از میلاد مسیح است در جنوب بین‌النهرین، یعنی ناحیه بین دو رود دجله و فرات ساکن بودند. آنها در حدود 2500 سال قبل از میلاد با امپراطوری سامی، عکاد متحد شدند و امپراطوری و تمدن آشوری را پدید آوردند.

 ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 11:15 صبح روز جمعه 86 دی 28

بسمه تعالی

تاریخ ریاضی 1

انسان اولیه نسبت به اعداد بیگانه بود و شمارش اشیاء اطراف خود را به حسب غریزه یعنی همانطور که مثلاً مرغ خانگی تعداد جوجه‌هایش را می‌داند انجام می‌داد. اما بزودی مجبور شد وسیلة شمارش دقیقتری بوجود آورد. لذا، به کمک انگشتان دست دستگاه شماری پدید آورد که مبنای آن 60 بود. این دستگاه شمار که بسیار پیچیده می‌باشد قدیمی‌ترین دستگاه شماری است که آثاری از آن در کهن‌ترین مدارک موجود یعنی نوشته‌های سومری مشاهده می‌شود.

 

سومریها که تمدنشان مربوط به حدود هزار سال قبل از میلاد مسیح است در جنوب بین‌النهرین، یعنی ناحیه بین دو رود دجله و فرات ساکن بودند. آنها در حدود 2500 سال قبل از میلاد با امپراطوری سامی، عکاد متحد شدند و امپراطوری و تمدن آشوری را پدید آوردند.

 ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 11:15 صبح روز جمعه 86 دی 28

                                                                                      بسمه تعالی

                                                                 گامهایی به سوی محبوبیت

 

میل به محبوبیت یک نیاز طبیعی است ، همة ما دوست داریم مورد احترام و علاقة دیگران باشیم . دوست داریم دارای شاخصه هایی باشیم که از آنها تمجید شود . نفوذ در دلها و تمایل جدی به خواستنی بودن و محبوبیت ،  یکی از ویژگیهای  مهم دوره جوانی است .

باید این نیاز را در نظر داشت که برای کسب محبوبیت نیازی به قهرمان شدن نیست . مواردی که در زیر می آید نکاتی است که با تأمل در آنها می توان در راه محبوبیت قدم برداشت .

گامهائی به سوی محبوبیت :

1- مثبت اندیشی  : مثبت اندیشی ،  بار عواطف و افکار منفی را از ذهن و روان ما دور می کند . درنتیجه دیگران ، ما را با ظاهر و روحیه ای مثبت و دوست داشتنی خواهند شناخت . کسی که   خواهیم بود که با منفی بافیهای خود ، دیگران را آزرده خاطر نمی کند .

2- همدلی کردن : وقتی با دیگران ابراز همدلی و همدردی می کنیم ، یعنی اینکه ما آنها را از خودمان می دانیم . معایب و مشکلات آنها ما را تحت تأثیر قرار می دهد و نسبت به آنها واکنش دوستانه نشان می دهیم . در نتیجه آنها نیز نسبت به ما احساس نزدیکی و دوستی می کنند . ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 9:28 عصر روز سه شنبه 86 دی 25

                 به نام خالق بنده نواز بی نیاز

مااسرع الیوم و اسرع الایام فی الشهر و اسرع  الشهور فی السنه و اسرع السنین فی العمر. خطبه 188  نهج البلاغه

چه شتابان است ساعتها در روز و چه زود می گذرد روزها در ماه و چه زود به پایان می رسد ماهها در سال و چه پر شتاب است سالها در عمر.

 

چه زود روزها گذشت و چه سریع لحظات کودکی از دستمان رفت. انگار همین چند لحظه پیش بود که دانش آموز دبیرستانی بودیم و نگرانیمان فقط پذیرش در کنکور بود. شما چگونه فکرمی کنید؟ آری شما ! آیا برایتان سخت نیست بپذیرید همه چیز به سرعت می گذرد؟آیا حقیقت دارد که همه ما رشد خواهیم کرد، بالغ خواهیم شد، پیری را تجربه خواهیم کرد و بالاخره خواهیم مرد؟!

شاید اغلب اوقات به این مسئله فکر نمی کنیم ولی وقتی که عاقلانه می اندیشیم در می یابیم که زندگی چقدر کوتاه است. من شخصا می دانم که خواهم مرد ولی اگر کاملا با خودم صادق باشم، می بینم که به سختی آنرا می پذیرم، چرا که می دانم آنگونه که می خواستم زندگی نکرده ام،

آری لحظات زندگی با کسی شوخی ندارد.

کوتاهی زندگی را بخاطر داشته باشید تا بدانید برکره خاکی چگونه باید زندگی کنید.

اندیشیدن به مرگ، به معنی تمرین مردن نیست. در واقع این تمرین اثر عکس دارد، به ما کمک می کند تا در همین لحظه و در همین جا حضور داشته باشیم و قدر لحظات اعجاز زندگی را که دم به دم به ما داده می شود بدانیم. 

به زندگیمان چوب حراج نزنیم.ادامه مطلب...


نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 9:16 عصر روز سه شنبه 86 دی 25

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >