سفارش تبلیغ
صبا ویژن



زندگی فرصت کوتاهی است به آن چوب حراج نزنیم . - موفقیت

   

                 به نام خالق بنده نواز بی نیاز

مااسرع الیوم و اسرع الایام فی الشهر و اسرع  الشهور فی السنه و اسرع السنین فی العمر. خطبه 188  نهج البلاغه

چه شتابان است ساعتها در روز و چه زود می گذرد روزها در ماه و چه زود به پایان می رسد ماهها در سال و چه پر شتاب است سالها در عمر.

 

چه زود روزها گذشت و چه سریع لحظات کودکی از دستمان رفت. انگار همین چند لحظه پیش بود که دانش آموز دبیرستانی بودیم و نگرانیمان فقط پذیرش در کنکور بود. شما چگونه فکرمی کنید؟ آری شما ! آیا برایتان سخت نیست بپذیرید همه چیز به سرعت می گذرد؟آیا حقیقت دارد که همه ما رشد خواهیم کرد، بالغ خواهیم شد، پیری را تجربه خواهیم کرد و بالاخره خواهیم مرد؟!

شاید اغلب اوقات به این مسئله فکر نمی کنیم ولی وقتی که عاقلانه می اندیشیم در می یابیم که زندگی چقدر کوتاه است. من شخصا می دانم که خواهم مرد ولی اگر کاملا با خودم صادق باشم، می بینم که به سختی آنرا می پذیرم، چرا که می دانم آنگونه که می خواستم زندگی نکرده ام،

آری لحظات زندگی با کسی شوخی ندارد.

کوتاهی زندگی را بخاطر داشته باشید تا بدانید برکره خاکی چگونه باید زندگی کنید.

اندیشیدن به مرگ، به معنی تمرین مردن نیست. در واقع این تمرین اثر عکس دارد، به ما کمک می کند تا در همین لحظه و در همین جا حضور داشته باشیم و قدر لحظات اعجاز زندگی را که دم به دم به ما داده می شود بدانیم. 

به زندگیمان چوب حراج نزنیم.

جهان و ساکنانش، همچون ابرهای آسمان در گذرند

                            زندگی ما به چشمک زدن ستاره ای می ماند

همه چیز، همچون جریان آبشاری است

زندگی موهبت فوق العاده ایست که تنها یکبار به ما عطا می شود و هر روز و هر لحظه، فرصتی است مغتنم و تکرار نشدنی.

عده ای می میرند در حالی که نتوانسته اند موسیقی درونی شان را بنوازند.

جوری نشود همه چیز مصرف شود تا ما هدر نرویم ولی چه اسفبار می شود که ما هدر رفته باشیم آن هم به قیمت هدر رفتن همه عالم.

شب و روز این سرمایه را به تدریج از ما می گیرند و ما هر لحظه همچنان در حال از دست دادن بخشی از عمر خویشیم.

باید دید با این از دست دادنها چه بدست می آوریم فکر می کنید تا حال در این معامله سود کرده اید یا ضرر؟!

باور کنید از صمیم قلب می گویم اگر این عمر گرانقدر به همراه امکانات موجود عالم نردبانی برای تعالی ما نگردد باخته ایم؟!

 

من نپرسیدم هیچ

هیچ کس نیز نگفت

نوجوانی سپری گشت به بازی، به فراغت، به نشاط

فارغ از نیک و بد و مرگ و حیاط

بعدازآن نیز نفهمیدم من

که چه سان عمر گذشت

عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی

چه توانی که زکف دادم مفت

من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت

قدرت عهد شباب

می توانست مرا تا خدا پیش برد

لیک بیهوده تلف گشت جوانی، هیهات

 

مافات امس من العمر، لم یرج الیوم رجعته. خطبه 114

عمری که گذشت،امروز امید بازگشت آن نیست.

بیایید رهتوشه برداریم، قدم در راه بی برگشت بگذاریم.

گاهی اوقات چنان بی توجه به عمرمان، زندگیمان هستیم که گویا مرگ برای همه هست جز ما و همه خواهند رفت جز ما.

نفس المرء خطاه الی اجله. حکمت 74

با هر نفسی انسان به مرگ نزدیکتر می شود.

شگفتا! هر روز وقت تنگتر می شود و فرصت کمتر.

ضرب آهنگ:

در جای راحتی نشسته و با اندیشه هایتان خلوت کنید.

چند نفس عمیق بکشید و ارامش را دریابید. حال به این بیاندیشید که جایگاهتان در زندگی کجاست؟ آیا راضی هستید؟ اگر راضی نیستید مقصر کیست؟ شما یا...؟

فکر کنید که دلتان می خواهد یک ماه، یک سال، پنج سال یا ده سال یعد از لحاظ مادی، معنوی، فکری و... کجا باشید و چه کار بکنید.

آیا چشم اندازی از آینده تان دارید؟ اگر در بستر مرگ بودید چه می خواستید، آیا دوست داشتید به گذشته بازگردید؟

اگر از ثروتی بیکران برخوردار شوید با مابقی عمرتان چه می کنید؟

حقیقتا دوست دارید برای به وجود آوردن یک زندگی الهی و نه فقط زنده بودن چه کاری انجام دهید؟

 و امروز از این مسیر چقدر فاصله دارید؟

آیا باز هم می خواهید منتظر بمانید یا اینکه هرگونه اقدامی را به هفته ها و ماههای دیگر واگذار کنید.

راستی امروز گذشت، از خود پرسیدیدامروز چه کسی بودم و چه کسی می توانستم باشم؟

آیا به قدم بعدی تان فکر کرده اید؟

امروز گام اول شما کدام بود؟ آیا موفق بوده اید؟ اگر نه چه چیز مانع شد تا شما این قدم را برندارید؟

تا فرصت هست تمام توان خود را به کار بگیرید و برنامه ای تنظیم کنید تا با قدمهایی استوار به سمت موفقیت الهی گام بردارید.

خود واقعیتان را منتظر نگذارید.

دوستدار شما

مهدی خیرالهی

09123840465

 



نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 9:16 عصر روز سه شنبه 86 دی 25