17 بر کلیه برنامههای صداو سیما نظارت دقیق و دائم شود و ازپخش برنامههایی که بد آموزی فرهنگی دارند و غیر مستقیم مروجفرهنگ غرب به شمار میآیند جلوگیری شود. باید کوشید کلیهبرنامههای این دانشگاه، به خصوص سیما، به سمتی سوق داده شود وجهتیابد که خانوادهها، بویژه نسل جوان، به معیارهای ارزشیاسلامی و قرآنی معتقد شوند و برای مقابله باتهاجم فرهنگی غربآمادگی واقعی بیابند. نه اینکه به نام مقابله با تهاجم فرهنگیغرب برنامههایی اجرا گردد که خود تهاجم فرهنگی غرب است.
همچنین باید فیلمهای سینمایی و نمایشها، که در سینماها وتالارها عرضه میشود، به وسیله کار شناسان امور تربیتی و علومانسانی تحت نظارت دقیق قرار گیرد تا نقطههای ضعف آنان شناساییو اصلاح گردند.
18 با مجلات و روزنامههایی که هنوز نتوانستهاند در جهت فرهنگاسلامی حرکت کنند و روشنفکرمآبانه و خزنده ناقل میکربهای فرهنگغرب به بدنه جامعه اسلامیاند و در حقیقتبازوان توانای اینتهاجم شوم به شمار میروند، قاطعانه و بدون مسامحه برخورد شود.
19 باید کارگاههای تولید پوشاک کنترل شود، به گونهای کهصاحبان زر اندوز و پول پرست آنها نتوانند برای کسب در آمدبیشتر هر روز مدلی و لو مبتذل عرضه کنند و در نتیجه فرهنگ بیقید و بند غرب که پاره کننده پرده شرم است، از راه پوشاکنوارها راه یابد و قیود اخلاقی و فرهنگی اسلام را از میان برد.
نگاهی به فروشگاههالباسهای زنانه و مانتوها چنین خطری راآشکار میسازد و بد حجابی را که همان بی حجابی است، رواجمیدهد. باید بپذیریم که آزاد گذاشتن کارگاههای تولید پوشاک درتولید و عرضه مدهای جدید باشعار مرگ بر تهاجم فرهنگی غربمنافات دارد.
20 مبارزه و مقابله فرهنگی دائم و وسیع و منطقی با فرهنگتجملگرایی و اشرافیت که به سرعت در حال توسعه و پیشروی است;زیرا بی تردید عامل و زمینهساز ورود و پذیرش فرهنگ مهاجم غرباست. به جاست این برنامه از ابتدا در ارگانها و دوایر دولتی وزندگی هدایتگران جامعه شروع گردد تا مردم به سوی ساده زیستنترغیب گردند و اسوههای حسنه چراغ راه شوند.
21 ایجاد محدودیتهایی برای ورود و عرضه اشیای تجملی واشرافی نمایند تا عرضه و نمایش این اشیای لوکس و غیر ضروریجاذبه خرید و تهیه ایجاد نکنند; فرهنگ تجمل گرایی و اشرافیترواج نیابد و در نتیجه زمینه پذیرش فرهنگ غرب به حد اقل برسد.
22 پاکسازی و سالم سازی محیط اجتماعی و فروشگاهها ازنمایشها و ظواهری که زمینه نفوذ و مقبولیت فرهنگ غرب را درجامعه و خانوادهها و نسل جوان فراهم میسازد.
23 پدید آوردن امکانات ورزشی و تفریحی سالم برای نسل جوان وخانوادهها تا بتوانند اوقات فراغت را در مکانهای سالم ورزشیبگذرانند; ولی باید مواظبتشود که ورزش به صورت هدف درنیاید وموجب افت تحصیلی نسل جوان نگردد و تفریح برای خانوادههاانحراف اخلاقی ببار نیاورد. مرز بسیار دقیقی است که باید رعایتشود تا روغن بادام صفرا نیفزاید و دارو درد نیافریند.
24 فراهم ساختن زمینه از دواج دختران و پسران و جلوگیری ازبالا رفتن سن ازدواج که عامل توسعه فساد جنسی است. برای رسیدنبه این هدف مقدس و کار ساز باید:
اولا: با تمام وسایل تبلیغی بطور مستمر و فراگیر ضرورت ازوداجدختر و پسر و خطر بالا رفتن سن ازدواج به خانوادهها تفهیم شود.
ثانیا: زیان و خسارت فرهنگ تشریفات و تجملات و چشم و هم چشمیدر برابر ازدواج که مانع بزرگی بر سر راه ازدواج دختر وپسراست، بیان شود تا خانوادهها بپذیرند که ازدواج دختر و پسریک ضرورت و تکلیف است نه تجارت و خود نمایی.
ثالثا: دولت و اشخاص نیکوکار برنامههایی برای جلب کمکهایاقتصادی همگانی تنظیم و اجرا کنند تا به جوانانی که قصدازدواج دارند و با مشکل مالی رو به رویند، مساعدتهای مالیشود.
25 محیط تحصیلی دختران و پسران دانشجو در محیط دانشگاهها وموسسههای آموزشی عالی از یکدیگر جدا شود و چنانچه فعلا جداسازیکامل مجموعه محیط ممکن نیست، جدا سازی کلاسها و محیط آموزشی،که بار مالی قابل توجهی هم ندارد، عملی گردد. باید بپذیریم کهاختلاط دختران و پسران دانشجو در سنین دانشجوئی که اوج تظاهر وفشار عریزه جنسی است و هر دو گروه نسبتبه هم احساس نیاز شدیددارند، با اخلاق اسلامی سازگاری ندارد و حفظ و حراست نفوس ضمانتاجرایی نخواهد داشت و این همان چیزی است که اساس موفقیت فرهنگمهاجم غرب بر آن استوار است. سالیان متمادی است که خوشبختانهمراکزی هر چند اندک در سطح آموزش عالی برنامه جدا سازی دخترانو پسران را اجرا کرده و بازده علمی و اخلاقی مطلوبی داشتهاند.
بنابراین، تعهد اسلامی و عشق به مقابله با تهاجم فرهنگی غرب مارا ملزم میکند که اختلاط زیانبار و یاور تهاجم فرهنگی جای خودرا به تفکیک سودمند و سد راه تهاجم فرهنگ غرب بسپارد وبپذیریم که اختلاط دختر و پسر در سطح دانشگاهها و در دورانبحران و بلوغ جنسی از دستاوردهای فرهنگ غرب زمان طاغوت است وباید از آن اجتناب کرد.
26 شورای زنان و همه دست اندرکاران تنظیم برنامههای فرهنگی ووسایل ارتباط جمعی در مواقعی که به طرح مسائل حقوق بانوان ونقش مثبت زن در فعالیتهای اجتماعی میپردازند، جانب اعتدال وحق را رعایت کنند و زن زده نشوند تا گرفتار غرب زدگی نشویم.
حقوق و فعالیتهای اجتماعی زنان باید به گونهای مورد بحث وتحلیل قرار گیرد و جهتیابد که در زنان و دختران روح جلوگیریو نمایش و غرور و خود ستایی پدید نیاورد و نظام خانوادگی، کهبر اساس ایثار و مطافتها و ظرافتهای اخلاقی استوار است، از همنپاشد; ماده و تبصره و شعار جای عشق و علاقه را نگیرد و زنانرا از (زی) زن بودن خارج نسازد. باید کوشید زن (زن) بماند نهآنکه به موجودی بیهویت تبدیل شود.
باید چنان برنامه ریزی کرد که مشروعیت فعالیتهای اجتماعی،حجاب و وقار و عفاف و رکن خانه بودن را از او نگیرد و مباحثتساوی حقوق زن و مرد، به صورت افراطی و برداشتهای احساساتی،موجب نشود حدود محرم و نامحرم شکسته گردد. آری، به نام خدمتبه زن به او خسارت وارد نکنیم و آیه «الرجال قوامون علیالنساء» را به آیه «النساء قوامات علی الرجال» تبدیلنکینم.
27 میدانیم الگوها از عوامل سازنده جامعه، به خصوص نسلجوان، به شمار میآیند. تربیت الگویی در نظام پرورشی انسان واسلام به صورت یک اصل قابل قبول در آمده است. پس ضروری استهدایتگران و عالمان دینی و آنها که در جامعه وجهه دینی دارند،از مصادیق «لم تقولون مالا تفعلون» نباشند و رفتار و کردار وزندگی خود و خانوادهشان برای عموم مردم الگویی رهگشا به سویفرهنگ قرآن و اسلام باشد تا اعتقادات مردم، به ویژه نسل جوانکه در بحران انتخاب به سر میبرد، سست نشود، به اساس دین وتربیت قرآنی و نقش سازنده فرهنگ توحیدی بدبین نگردند، گفتارهاو نوشتارها و رهنمودهای اسلامی بی اعتبار نشود و ارزش عملیآنها از دست نرود. این امر سبب ایجاد خلا اعتقادی شده، راهورود فرهنگ غرب را باز میکند.
28 برخورد صحیح و منطقی و طبیبانه(نه انتقامجویانه و غضب آلود) با جوانانی که رفتار وکردار و پوشش آنان تحت تاثیر فرهنگ غرب قرار گرفته، چهرهاجتماع را کدر ساخته و به اشاعه فرهنگ غرب کمک میکنند. بایدچنان رفتار کرد که بر خوردها نتیجه معکوس ندهد و شیوه تنبیه،که در دورنش بیدار کردن و هشیار ساختن نهفته است، عامل تشدیدو تجربی خاطیان نگردد. برای موفقیت در این برنامه لازم استتمام افرادی که رسالت اجرای امر به معروف و نهی از منکر را بهدوش میکشند و افراد نیروی انتظامی تحت تعلیم قرار گیرند تااقدامات آنها قانونی سازنده و پرورش دهنده و باز دارندهباشند; زیرا رسول اکرم(ص) فرمود: «من عمل علی غیر علم کان مایستفد اکثر ممایصلح»(کسی که نا آگاهانه عملی را انجام میدهد زیانش از سودشبیشتر است. (تحف العقول))
29 هماهنگی دستگاههای قضایی و نیروهای انتظامی در مواردی کهتنبیه و مجازات افراد ضروری به نظر میرسد، بسیار حیاتی است.
باید چنانچه قوانین نقص و نارسایی دارد برای اصلاح آن اقدامفوری به عمل آید. به گونهای که جوابگوی چنین امری باشد. ضعف ویا رافتبی مورد دستگاه قضایی میتواند فاجعه به بار آورد وفرهنگ فساد را رواج دهد.
30 برای تهیه و عرضه فیلمهای ویدئویی، به گونهای که بتواندجایگزین فیلمهای مبتذل وارداتی از غرب شود، با برنامه ریزیصحیح و کارشناسانه اقدام شود تا بتوان از این پدیده فراگیر بهصورتی مفید بهرهگیری کرد.
31 بی تردید موسیقی جامعه، بخصوص نسل جوان را به سوی تعیش وبی قیدی و تا حدی زیادی تخدیر سوق میدهد و این حالت زمینه رابرای پذیرش فرهنگ غرب، که طبیعتی چنین دارد، مساعد میسازد ودر حال حاضر صحنههای اجرای موسیقی در تلویزیون و تالارها غالبامهییج است و برای تربیتسالم خانوادهها و نسل جوان آفتبهشمار میرود. آگهیهای ترویج موسیقی بهگونهای است که مرزی برایموسیقی حلال و حرام (اگر حلالی داشته باشد) باقی نگذاشته، جوازاستفاده از هر قسم موسیقی در سطح همگانی صادر گردیده و زشتی وحرمت آن از بین رفته است. در همهجا، همه گونه نوار موسیقیارائه میشود و مورد استفاده قرار میگیرد. باید در این مورد بهطور جدی اقدام شود و در جهت تعیین دقیق مرز حرام و حلال و مفیدو زیانبار گامهایی روشن برداریم.
32 بالا بردن سطح اقتصادی و معیشتی خانوادههای کم در آمد وفقیر و تامین نیازمندیهای اولیه آنها از قبیل مسکن و خوراک وپوشاک و دارو، در محدود کردن پذیرش فرهنگ غرب که فساد و تباهیبه همراه دارد، موثر است.
33 هماهنگی کلیه نهادها و ارگانها و انجمنهای اسلامی و مساجدو بنیادهای فرهنگی و جراید و صدا و سیما و دوایر دولتی ودانشگاههای قضایی و نیروهای انتظامی در تنظیم برنامههای منسجمو کارشناسی شده و اجتناب ناپذیر از تک روی و به کارگیریسلیقههای شخصی ضرورت کامل دارد.
34 هماهنگی و وحدت کلیه جوامع اسلامی، در مقابله با تهاجمفرهنگی غرب، لازم است. برادران اهل تسنن بخصوص علمای دینیآنها، باید بدانند که تهاجم فرهنگی غرب علیه اسلام و قرآن واردمیدان شده نه ایران و تشیع. تهاجم فرهنگی غرب میخواهد فرهنگقرآن و وحی را از صحنه زندگی مسلمانان حذف و به جای آن فرهنگمتبذل خود را جایگزین کند. او میخواهد حرامهای قرآن را حلال وحلالها را حرام سازد. بنابراین، در تهاجم فرهنگی غرب اسلام وقرآن در معرض خطر است. پس بر همه پیروان اسلام و قرآن واجب استکه در مقابله با آن شرکت فعال داشته باشند.
35 باید این برنامهها و مقابلهها و اقدامات پیوسته و جامعانجام گیرد نه مقطعی; زیرا تهاجم فرهنگی غرب وقفه ناپذیر است.
بی تردید اگر جهادی همه جانبه و با اخلاص و اتکال به قدرت وعنایت پروردگار متعال و نیروی ایمان خود داشته باشیم، پیروزیبه دست میآید; زیرا «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.»