به نام خداوندگارعلم و دانش
هیچ کس از پیش خود چیزی نشد هیچ آهن خنجر تیزی نشد
هیچ قنادی نشد استاد کار تا که شاگرد شکر ریزی نشد
انسان واقعی همیشه در حال یادگیری است. او همانند دریای است که هیچگاه خود را از بیشمار رودخانه های کوچک و بزرگی که به سویش سرازیر می شود بی نیاز نمی داند. فراگیری دانش علاوه بر بهره گیری از آموخته ها ، ذهن و روان فراگیرنده را سالم و ورزیده نگه می دارد. اثرات مثبت چنین عمل نیکی قادر است بر سلامت جسمانی نیز مفید واقع گردد.
مطالعه کردن عجب کار کسل کننده ای است !
هیچ کدام از ما علاقه چندانی به مطالعه کردن نداریم ولی با این وجود گاهی این کار را انجام می دهیم . همیشه به نخبه های کلاس غبطه می خوریم که چرا آنها با اینکه نصف ما مطالعه می کنند ، همیشه بهترین نمره را می گیرند . چه کسی می تواند در کاری که علاقه ندارد موفق باشد ؟
ولی همانطور که هر بازی قوانینی دارد مطالعه نیز تابع اصولی است . برخی شگردها و شیوه های مطالعه کردن بهتر هستند. وقتی با استفاده از این شگردها و شیوه ها مطالعه می کنیم ، مطالعه کردن بسیار ساده و آسان می شود.
شیوه های ترغیب جوانان به مطالعه |
|
به کاربستن پیشنهادهای زیر در تقویت گرایشهای مطالعاتی نسل نو بسیار مؤثراست :
1- بلند نظری در مطالعه دیدگاه حضرت امام خمینی «ره» درباره گامهای تکامل و ترقی در زندگی این بود که: انسان قبل از رسیدن به هر مرحله ای باید به آن مرحله به عنوان «مقدمه» علاقمند باشد، اما بعد از وصول به آن، آن را «حجاب» بداند. در این سیر صعودی، انسان به جائی می رسد که برای رسیدن به مقام والای «تزکیه» تعلیمی را که تا کنون «مقدمه» بوده است، از این پس «حجاب» بداند.
آن عزیز سفر کرده، روزی در پایان سال تحصیلی طبق سنت دیرینه به موعظه پرداخت و فرمود:
«یک روز این اصطلاحات علمی از یادتان می رود. گاهی در دوران سالمندی و فرتوتی همه اصطلاحات علمی از ذهن انسان رخت بر می بندد و در این امر، فرقی بین حوزه و دانشگاه نیست، یعنی انسان به جائی می رسد که اگر بخواهد یک سطر عبارت فارسی یا عربی را بطورصحیح بخواند، برای او مقدور نیست»
این بینش امام (ره) بدین خاطر است که بعضی از افراد، همانطور که ناآگاه به دنیا آمده اند، ناآگاه نیز می میرند؛ وقتی انسان ناآگاه مرد، در قیامت نیز در صف ناآگاهان محشور می شود، زیرا علمی فراهم نکرد برای آنکه زندگی خود را تامین کند و نام و نانی به دست آورد و به دست هم آورد، ولی برای آخرت کاری نکرد تا وارسته شود. اگر از اول تا آخر قرآن را چند بار قرائت کنید، هرگز این مطلب را نخواهید یافت که:
«قد افلح من تعلم» : رستگار شد کسی که دانشمند و با سواد شد.
اما این مطلب با عبارات گوناگون بیان شده است که:
«قد افلح من تزکی» (1)… «قد افلح من زکاها» (2)
رستگار شد کسی که تزکیه شد و پاک از زشتیها گردید.
[پس] خوشا به حال کسی که «آدم خوبی» شد. دانشمند و عالم شدن را مقدمه وارسته شدن دانست. (3) کلید علم و دانش، اظهار و اقرار به جهل است: «لا ادری نصف العلم»، نمی دانم؛ نیمی از دانش است. اگر به جهل خود یقین کردی، راه علم به رویت باز می شود. انسان وقتی نور فهم و علم پیدا کرد، غیر از حق تعالی چیز دیگری را نمی بیند، هر جا بنگرد، حق را می بیند، جایی نمی یابد که حق تعالی نباشد: «فاینما تولوا فثم وجه الله»،(4) ببین فرق علم وجهل چقدر است. (5)
2 - شیوه منتقدانه در مطالعه
خواندن بدون اندیشه، مانند خوردن بدون هضم کردن است.(6) و به کار گیری اندیشه و انتقاد در مطالعه، ذهن انسان را از حالت منفعلانه خارج می کند، فعال و نقاد، توانا و برنا می سازد. عادت به دقت در مطالعه، نعمتی بزرگ است که انسان را با مفاهیم و موضوعات جدیدتری آشنا می سازد و توانائیهای فرد را نمایان می کند.
«جمیز مکاش» می گوید:
«کتابی را که می خوانی، نباید به جای تو فکر کند، بلکه باید تو را به اندیشیدن وا دارد.» (7)
3 - آشنائی با کتاب های برگزیده و آثار برتر
آشنائی جوانان و نوجوانان با منابع مفید و کتاب های برگزیده سال -به ویژه در گروه نوجوانان و جوانان- از طریق پدران و مادران، مربیان و رسانه های گروهی و نشست های اثر گذار با چهره های شاخص و برجسته شهره کشور و یا جهان، بی هیچ سخن و نصیحتی، نیروئی صد چندان در به کارگیری تمامی توان، جهت پیشرفت وتعالی جوانان، ایجاد می کند.
آنان را به الگوگیری و اسوه پذیری سوق می دهد و در عرصه های تحقیق و پژوهش و نگارش وادار به کشف استعدادهای پیدا و ناپیدای خویش می کند.
«تقویت انگیزه های مطالعاتی» همراه با «تقویت اندیشه های مطالعاتی»، شیوه ای دائم، کارآمد و پرثمر خواهد بود و نسل نو را که جویای جاودانگی و اثر گذاری در عرصه های مختلف اجتماعی هستند، در به کارگیری قلم، حضور در کلاسهای آموزش نویسندگی و کارگاههای تحقیقاتی و کسب مهارت یا هنر نویسندگی تشویق می کند.
«ولتر» فیلسوف و نویسنده فرانسوی، عزت و عظمت نویسندگی را این گونه به تصویر می کشد:
«تا زمانی که قلم یک ادیب در دست من است، از اینکه تاج پادشاهی بر سر ندارم، رنج نمی برم.»
و «بنیامین دیسرائیلی» بر این باور است که:
«ممکن است یک نویسنده به اندازه یک سیاستمدار و یا یک جهانگشا، در تغییر سرنوشت دنیا دخالت داشته باشد. این تاثیر فراگیر باعث چنین بینشی بین انگلیسی ها شده است:
«انگلستان در هر پایتخت دو سفیر دارد: سفیر حکومت و خبرنگار تایمز؛ چه بسا که نظر خبرنگار قبل از سفیر پذیرفته شود.»(8 )
4- مطالعه زندگینامه بزرگان و مشاهیر
آشنائی نسل نو با زندگانی پاکان و صالحان، باعث صیقل و جلای گوهر وجود آنها می شود و بذر امید و آرزو را در دلهای آنان می افشاند و حقیقت زندگی مجسم می شود تا از گذشته یکایک چهره های پیروز و سرشناس آگاهی یابند و بدانند رهاورد صبر و بردباری، فقر و ناداری، تلاش و هوشیاری و قناعت و پایداری، چیزی جز پیشرفت و پویائی، تکامل و دانائی و عظمت و پارسائی نبوده است، زیرا:
به هوس کار نیاید، به تمنا نشود
کاندرین راه، بسی خون جگر باید خورد
بزرگترین نکته درس آموزی که نسل جوان از زندگینامه بزرگان می آموزد، این است که درمی یابند، انسان به چه پایه ای از حد کمال می تواند برسد و چه کارهای عظیمی در آفرینش می تواند انجام دهد. امام علی (علیه السلام) آنگاه که از جنگ صفین باز می گشت، به سرزمین «حاضرین» از روستاهای بین شام و عراق رسید. در این منطقه نامه ای به پور دلبند خود، امام حسن مجتبی (علیه السلام) نوشت و در فراز 24 این نامه به فرزند خود می فرماید:
«پسرم! درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکرده ام، اما در کردار آنان نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آنجا که گویا یکی از آنها شده ام، بلکه با مطالعه تاریخ آنان، گویا از اول تا پایان عمرشان با آنها بوده ام، قسمتهای روشن و شیرین زندگی آنان را از دوران تیرگی شناختم و زندگانی سودمند آنها را با دوران زیانبارشان شناسائی کردم. سپس از هر چیزی، مهم و ارزشمند آن را، و از هر حادثه ای، زیبا و شیرین آن را برای تو برگزیدم و ناشناخته های آنان را دور کردم، پس آن گونه که پدری مهربان نیکی ها را برای فرزندش می پسندد، من نیز بر آن شدم تو را با خوبیها تربیت کنم، زیرا در آغاز زندگی قرار داری، تازه به روزگار روی آورده ای، نیتی سالم و روحی با صفا داری.»(9)
5- گزینش و سنجش آثار
عقیده یکی از اندیشمندان در باره کتاب این بود که:
«در علوم باید جدیدترین کتابها را خواند و در ادبیات، قدیمی ترین آنها را.»
گویا این تفکر بود که به پروفسور پراملد از صاحب نظران مکتب «پیشرفت گرا» الهام بخشیده و او پیشنهاد کرد که:
«جوانان باید قبل از فراغت در دوره دبیرستان و زمانی که هنوز به دانشگاه وارد نشده اند، یکصد جلد از آثار ارزنده و شاهکارهای ادبیات جهان و کشور خویش را مطالعه کنند تا چشم انداز وسیع و ارزنده ای به زندگی و جلوه های آن پیدا نمایند.» (10)
به یقین تفهیم این واقعیت که ایده «هر کتاب، ارزش یک بار خواندن را دارد همانند نظریه هر غذا و خوراکی، ارزش یک بار خوردن را دارد» است، پس باید به ظاهر زیبا، کلمات آهنگین، نوشتار احساسی و موضوعات پر جاذبه ظاهری بسنده نکنند، بلکه پیش از آن با صاحبان خرد و اندیشه و اهل تجربه و بینش مشورت نمایند و با گزینش و سنجش، دل و دیده خویش را در اختیار یک نویسنده قرار دهند.
6 - بهره گیری از دانشها و روشهای جدید و کارآمد
دنیای امروز با پیشرفتها و فن آوریهای جدید با محاسبه ثانیه ها و آینه ها سخن می گوید و شیوه های مطالعه «لاک پشتی» را نمی پذیرد. استفاده از فن تندخوانی و بهره گیری از روش افزایش قدرت درک مطالب و سرعت انتقال موضوعات، باعث بهره گیری از اندک زمان با بیشترین امکان می شود تا علاوه بر «بینش» و «کوشش»، « روش» نیز سهم خود را در پیشرفت چشمگیر نسل نو ایفا کند و استعدادهای نهفته و آماده را به فعلیت و بهره دهی برساند. گرچه امروزه برخی از فرزندان، گامهای بسیاری از پدران و مادران و مربیان نسبت به آشنائی با علوم و فنون روز و کارآمد جلوتر هستند، اما آگاهی اطرافیان سهمی بسیار در فراهم ساختن بسترها و بایسته های پیشرفت و پویائی ایفا می کنند و جلوه های تجربی گذشته را به مدد دانش و بینش امروز می رساند، که:
می توان رفت به یک چشم پریدن تا مصر
بوی پیراهن اگر، قافله سالار شود
پی نوشتها:
1- سوره اعلی ، آیه 14.
2- سوره الشمس ، آیه 9؛ ر. ک: سوره المومن آیه 1.
3- آیت الله جوادی آملی، ر. ک: بنیان مرصوص، ص198 –171.
4- سوره بقره آیه 115.
5- عارف وارسته مرحوم دولابی . ر.ک: جوانان، پرسش ها و پاسخ ها، ج 2، ص384 .
6- پرمود بترا.
7- ر.ک: آموزش و پرورش برای آینده، اجلاس منطقه ای یونسکو ، ص73.
8- یک شاخه گل مینا، ص164و132 .
9- نهج البلاغه، نامه 31، فراز 28-24 .