بسمه تعالی
« هدفیابی »
تحقیقات نشان داده است ، 97% مردم جهان هدف ندارندو تنها 3% دارای هدف هستند .!!!
لطفا شخصی رامجسم بفرمایید که رفته به یک مغازه و میگه به من جنس بدین !!بعد هم داد میزنه : چرا به من جنس نمی دین ؟!
آیا شما طوری طلب کردین که مغازه دار متوجه خواسته شما بشه ؟!
جهت هدفمند کردن زندگی قبل از هر چیزی ، اجازه بدهید چند مفهوم را برای ذهنمان ، مشخص و روشن کنیم .
الف : مقصد :
آیا شما فکر می کنید مقصد در زندگی چیست ؟ اگر از شما سوال شود مقصد زندگی شما کجاست ؟ چی میگین ؟!! رسالت غایی و نهایی کل زندگی انسان را مقصد تعیین می کند ، بعبارتی فاصله تولد تا مرگ که دربرگیرنده کل زندگی است ، مقصد نامیده می شود، مثل عبارات سعادت ، خوشبختی ، موفقیت و ...،و باید یادمان باشد که در مقصد ذهن نمی داند که چه باید بکند ! چون مقصد ، مفهومی کلی است .
ب : ارزش :
ارزش ، ابعاد و جنبه های مختلف مقصد را بیان می کند : مثل ثروت ، سفر ، شغل ، تحصیل ، در ارزش زمینه روشنتر میشود ، اما بازم برای ذهن ابهام داره ؟!
مثلا پولداری یک ارزش است اما با 10تومان هم پولداریم با 10 میلیون هم هم ! و ذهن نمی داند چه بکند !
ج : هدف :
هدف ، ارزش بسیار بسیار روشن ، دقیق و بی ابهام است .هدف برای ذهن مشخص ، دقیق ، بی ابهام ، روشن و واضح است و همیشه مقدار و وسعت دارد ، مثل داشتن خانه ای 100 متری در مشهد ، داشتن مدرک مهندسی شیمی دانشگاه تهران ، گرفتن 3 کیلو سیب زمینی و 000
د: آرزو :
آرزو ، هدفی است ، که پشتوانه شور و اشتیاق،داشته باشد .تفاوت آرزو و هدف این است که : هدف انسان را راه میبره ولی آ رزو او را می دوونه !!.
هدف بلند میکنه ولی آرزو می پرونه !
پشتوانه هدفها عقل و منطق است اما پشتوانه آرزها علاوه بر عقل و منطق دل هم هست !اگر از یکی بپرسی که چرا موتور هندا 125 میخوای ؟ بگه چون بابام گفته خوبه !!!! اما بسیار تفاوت داره با اینکه طرف بگه اینقدر دلم یک موتور هندا 125 میخواد !!! عاشق موتورم ! این عشق و احساس تمرکز خودبخودی ایجاد می کند!
حالا باید بررسی کنیم که آیا ما در زندگی هدف داریم یا ارزشها و مقاصد را بجای هدف و آرزو هامون جا می زنیم و سپس طلبکاریم که چرا به اهدافمان نمی رسیم ؟
نکته قابل تامل اینه که : برای هدفمند نمودن زندگی باید اهداف را نوشت !!!ضمنا باید در هدف نویسی مواردی را رعایت نمود به شرح ذیل :
1- هدف نویسی یا آرزو نویسی :
هر کس میتوانه قلم و کاغذ برداره و چندین هدف در زندگی اش را بنویسد ! بدون توجه به همه چیز ! فقط بنویسه چی میل داره ؟!!!اهدافی که در ذهن هم داریم موثر است اما هدفی که روی کاغذ آورده شود ، مؤثرتر است .
2- زمانبندی :
در این مرحله زمان رسیدن به اهداف را جلوی هر هدفی باید نوشت .( روز – ماه – سال )
3- جدا کردن 3 تا 5 هدف :
حال باید از بین اهداف فقط 3 تا 5 هدف را انتخاب کرد !!!!- چی میگی آباد!!! من میخام به همه اهدافم برسم !!! آخه همش برام مهمه !!! صبر و حوصله داشته باشین !! سه تا سه تا !!! باشه ؟!!!! ضمنا در انتخاب آنها به نکات زیر نیز توجه خواهیم نمود :
الف : ضرورت و نیاز آنها ، چون باعث تمرکز خود بخودی ذهن می شود .
ب : عشق داشتن ( علاقه ) : چه خوب است انسان به دنبال علاقه اش برود ولی به شرط آنکه ضرورت و نیاز آن تأیید شود .
ج : واقعی بودن ، مثلاً ممکن است کسی بخواهد خورشید را به خانه خود میهمان کند که غیر واقعی است .
و : بین 40 روز تا یکسال محقق شود .
ر : در باور بگنجد ، خیلی خیلی بزرگ نباشد مثلاً دنبال 200 میلیارد تومان پول باشد ! محدودیتهای ذهنمان فعلا این اجازه را نمی دهد ! برای بر داشتن محدودیتهای ذهن ، موفقیتهای کوچک، کوچک و رفت و آمد با آدمهای بزرگ بزرگ و خوندن کتابهای الهام بخش موثر است . کسب موفقیتهای کوچک کم کم ذهن و ظرف باور انسان را بزرگ می کند .
4- منابع و امکانات :
امید و توکل ، دقت ، سلامتی ، صبر ، استعداد ، ریسک پذیری ، نظم و 000 همه منابعی است که باید به آن توجه کرد و متاسفانه ما کمتر به این منابع بزرگ درونی خود توجه داریم .
5- موانع درونی :
ذهن باید معطوف موانع درونی هم باشد مانند : تنبلی ، عجول بودن ، استرس ، ترس ، خجالتی بودن ، عصبی بودن و 000 موانعی است که مد نظر قرار خواهد گرفت . راستی تا بحال فکر کردین که :
چه چیزهایی تا به امروز شما رو از موفقیت باز داشته است ؟!!
تنبلی ، بی نظمی ، استرس ، ترس ، خجالتی بودن ، عصبی بودن ، و 000
حضرت علی ( ع ) : هر کس چهار صفت را از خود دور کند ، هیچ امر ناگواری در زندگی برای او پیش نخواهد آمد :
1- تنبلی 2- لجبازی 3- عجله 4- خودپسندی