4) وفادارى به تعهداتى که انسان با خدا و خلق خدا دارد
وقتى انسان این دنیا را سراى زراعت و عمل دانسته و سراى آخرت را سراى محصول و عکس العمل تلقى کند, سعى در انجام تعهدات الهى که همان حفظ واجبات و ترک محرمات است, دارد(60) و به تعهداتى که با بندگان خدا, منعقد مى کند, پایبند خواهد بود ولو مسلمان نباشند.(61)
5) استکبار ستیزى و پرهیز از زورمدارى و زرمحورى(62)
6) صلابت و صراحت(63)
7) تبیین آداب معاشرت
از جمله سفارشات امام(ع) در این محور, آن است که انسان آنچه براى خود مى پسندد, باید براى دیگران نیز بپسندد و آنچه براى خود ناروا مى داند, براى دیگران نیز ناروا بداند و ستم نکرده و نیکى کند; همان طورىکه دوست دارد به او ستم نگردد و نیکى بشود, باید در برابر دیگران کظم غیظ داشته باشد و با نرمى و حسن ظن با دیگران رفتار کند.
امام(ع) در جاى دیگر, ضمن بیان ارزش هاى واقعى براى یک دوست خوب, صفات یکى از یاران(64) خود را به عنوان یک دوست خوب, این گونه توصیف مى فرماید:
کان لى فیما مضى اخ فى الله, وما یعظمه فى عینى صغر الدنیا فى عنیه و کان خارجا من سلطان بطنه, فلا یشتهى ما لا یجد ولا یکثر اذا وجد, وکان اکثر دهره صامتا, فان قال بذ القائلین ونقع غلیل السائلین وکان ضعیفا مستضعفا....(65)
امام(ع) در این کلام شریف, ارزش هایى را که قابل دوستى و برقرارى ارتباط با صاحب آن ارزش مى باشند, دسته بندى فرموده است:
1. کوچکى دنیا در چشم;
2. پرهیز از شکم پرستى;
3. نه به آنچه نداشت, گرایش داشت و نه در مصرف آنچه مى یافت, زیاده روى مى کرد;
4. سکوت در اکثر عمر و در هنگام سخن, سخن ور و پاسخ دهنده پرسش پرسش گران;
5. به ظاهر ناتوان و مستضعف و در برخورد, جدى, چون شیر بیشه در خروش و چون مار بیابان در حرکت;
6. طرح برهان, تنها در نزد قاضى و دادگاه صالحه;
7. عدم سرزنش دیگران, قبل از شنیدن عذر آنها;
8. عدم شکوه در مقابل درد, مگر پس از تندرستى و بهبودى;
9. عمل به آنچه مى گفت و نگفتن آنچه عمل نمى کرد;
10. در هنگام پیشى گرفتن سخن بر او, در سکوت مغلوب نمى گردید;
11. آزمندى بیشتر بر شنیدن تا گفتن;
12. مخالفت با خواسته هاى نفس, در مواقعى که بر سر دو راهى قرار مى گرفت.
در پایان حضرت(ع) مى فرماید:ادامه مطلب...