نمي دانم اين سياست چه کسي بود ولي از سال 57 مساجد دچار کاربري هاي غير عبادي شدند.از آنزمان مساجد پايگاههاي اصلي اطلاعاتي و کنترل محلات و مردم شده .
نظر باينکه در اوايل انقلاب افراد و اعضا مساجد را فقرا و الافهاي محلات تشکيل ميدادند (اعضا کميته هاي انقلاب که همه کاره بودند غير از مومن)لذا افراد عادي و آبرومند سعي ميکردند به آرامي از کنار مساجد بسرعت عبور کنند .اما الزامات کمونيستي جمهوري اسلامي بالاخره مردم را نيازمند مراجعه به مساجد ميکرد
مردم ناگزير بودند براي دريافت سهميه سيگارويا استخدام در جائي و اسباب کشي و هزار کوفت و زهر مار ديگر به مساجد مراجعه کنند . و از بي شخصيت ترين افراد محله که تا قبل از بهمن 57 پهن هم بارشان نمي کردند مجوز بگيرند
کار بسياري از انسانهاي معمولي توسط اعضا مغرض همين مساجد به فاجعه رسيد . چه بسا افرادي اعدام شدند که از طريق مساجد گزارش شده بودندشوراي مساجد تا حد بسيار خطرناکي اختيارات داشتند و سوء استفاده از اين اختيارات در مساجد به اندازه ائي رسيد که بعضا بيان آن، شرم آور است .در اين کارها هيچ استثنائي نيست از امام جماعت مسجددر دام شيطان غلطيد ند تا عضو ده پانزده ساله تازه
وارد.انواع جنايا ت از قبيل زناي محصنه تا گرفتن هفته ائي يک باکس سيگار،از فروش يک سهميه سيمان، تا دريافت صدها متر زمين در بهترين نقاط شهر، از يک نگاه آتشين تا تجاوز به دختران و پسران محل، واز دود شدن يک سيگاري حشيش تا محل نگهداري مواد مخدرو توزيع آن .از واسطه ازدواج شرعي تا سر راه گرفتن دختران و پسران و غر زدن دختران واز يک سيلي به يک جوان بعنوان تنبيه تا ضرب و شتم کامل و حتي زنداني کردن و اعدام .از گرفتن يک اثر انگشت تا تشکيل يک پرونده هفتاد من کاغذ و فرستادن به محل پرتابِ ني اعراب و درياچه قم ،عوارض اين فجايع چيزي نيست که با ين زودي مرتفع گردد.
مسجد جمهوري اسلامي سالهاست که محل ارتباط با خدا نيست .تا زماني که کِرم قدرت در مساجد تخم گذاري کند مسجد راهي بخدا نخواهد يافت
اين مقاله را بيش از سه سال قبل نوشته ام