سفارش تبلیغ
صبا ویژن



جوانان و هویت - موفقیت

   

بسمه تعالی

جوانان و هویت

 

هویت

در تعریف لغت‏شناسان، هویت یعنی «آنچه موجب شناسایی شخص باشد یا موجب تمایز یک فرد از دیگری شود».

 

بنابر تعریف روان‏شناسنان: «هویت مجموعه ویژگی‏هایی است که تفاوت فرد از دیگران یا شباهت او به دیگران را نشان می‏دهد که برای ساختن آن، از عناصر زیادی استفاده می‏شود».

 

بنابراین، پاسخ سوال «من کیستم؟» در حقیقت، همان «هویت» یا «خود» ماست. اگر بتوانیم جایگاه و مسئولیت‏های خویش را در نظام هستی دریابیم و به این پرسش‏ها که «از کجا آمده‏ایم؟» «چه کاری باید بکنیم؟ و سرانجاممان چیست؟» پاسخ صحیح بدهیم، نشانه آن است که به هویت خویش پی برده‏ایم و هرچه در اصلِ پاسخ نقص باشد، هویت ما نیز به همان اندازه، دچار نقص است.

 

پیام متن:

هویت، همان شناخت صحیح از ویژگی‏های خویش و درک درست از موقعیت خویش است.

 

مفهوم «خود» و «خودیابی»

معنای واژه «خود» به «هویت» نزدیک است و بیشتر وقت‏ها نیز مترادف با آن به کار می‏رود. مورفی، روان‏شناس معروف، در بیان مفهوم «خود» می‏گوید:

 

«خود»، عبارت است از احساسات و ادراکاتی که هر کسی از کل وجود خویشتن دارد. این مهفوم سبب می‏شود که آدمی با وجود دگرگونی‏هایی که در طول زمان روی می‏دهد، پیوسته احساس دوام و استمرار کند.

 

استاد مطهری از میان تعبیرهای مربوط به واژه خود با اشاره به دو اصل «خودیابی» و «خدایابی» می‏گوید:

 

شرط باز یافتن خود، بازیافتن علت و خالق خود است؛ یعنی محال است که انسان بتواند خود را جدا از علت و آفریننده خود به درستی درک کند و بشناسد. علت واقعی هر موجود، مقدم بر وجود اوست؛ از خودش به خودش نزدیک‏تر است.

 

امیرمؤمنان علی علیه‏السلام می‏فرماید:

 

تعجب می‏کنم از کسی که در جست‏وجوی گمشده‏اش برمی‏آید و حال آنکه «خود» را گم کرده و در جست‏وجوی آن برنمی‏آید.

 

پیام متن:

شرط خودیابی، خدایابی است.

 

بحران هویت

در توصیف بحران هویت گفته‏اند: اصطلاحی است که درباره «عدم توانایی فرد در هر گروه سنی در قبول نقشی که جامعه از او انتظار دارد» به کار می‏رود.

 

در واقع، جدی‏ترین بحرانی که فرد در طول زندگی‏اش با آن روبه‏رو می‏شود، در خلال شکل‏گیری هویت رخ می‏دهد که ناموفق بودن در رویارویی با آن، پی‏آمدهای منفی بسیاری دارد. شخصی که هویت مشخص ندارد، در ادامه زندگی مشکلات فراوانی دامن او را خواهد گرفت.

 

چنین شخصی در مرحله شکل‏گیری هویت، ممکن است شدیدتر از هر زمان دیگر، از نوعی سردرگمی و آشفتگی برای پذیرش نقش‏ها رنج ببرد. این حالت، سبب می‏شود وی احساس کند گوشه‏گیر، تهی، نگران و دچار تردید شده است. احساس می‏کند باید تصمیم‏های مهمی بگیرد، ولی قادر به انجام دادن این کار نیست.

 

پیام متن:

بسیاری از سردرگمی‏ها، آشفتگی‏ها و گوشه‏گیری‏ها، ریشه در بحران هویت دارد.

 

ü     بحران هویت و راه‏های رفع آن، از دیدگاه قرآن

قرآن کریم گروهی از انسان‏ها را بدون هویت انسانی و اخلاقی معرفی می‏کند و می‏فرماید:

 

گروهی از انسان‏ها دل‏هایی بدون ادراک و گوش‏های ناشنوا و چشم‏های نابینا دارند. آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراه‏تر! اینان همان غافلانند. (اعراف: 179)

 

از دیدگاه قرآن، غفلت، عامل اصلی بحران هویت است؛ زیرا این ویژگی سبب دور شدن شخص از هدف نهایی خلقت خویش و در نتیجه گرایش او به پوچی و بی‏هدفی می‏شود. همچنین، خداوند در آیه دیگری «خودفراموشی» را که یکی از عوامل بحران هویت است، پی‏آمد «خدافراموشی» می‏داند و می‏فرماید: «از آنانی نباشید که خدا را به فراموشی سپردند. در نتیجه، خداوند نیز خودشان را از یادشان برده است». (حشر: 19)

 

شناخت نفس، یکی دیگر از راه‏های هویت یابی است. در قرآن کریم نیز آمده است: «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ: خودتان را دریابید». (مائده: 105)

 

پیام متن:

از دیدگاه قرآن، غفلت عامل اصلی بحران هویت است.

 

جوان و تلاش برای هویت‏یابی

احساس تشخص‏طلبی و منحصر به فرد بودن، از ویژگی‏های برجسته یک جوان است و اگر نتواند این احساس را با خلاقیت خود به ظهور رساند، آن را از راه همانندسازی با دیگران تحقق می‏بخشد. در این صورت، براساس فرصت‏ها و امکاناتی که شرایط جامعه و فرهنگ موجود برای او فراهم می‏آورند، شخصیتش شکل می‏گیرد. برای چنین شخصی این جامعه است که هویت او را می‏سازد، نه خلاقیت و استعدادهای درونی خود او.

 

یکی از روان‏شناسان درباره جوان وتلاش او برای کسب هویت چنین می‏گوید:

 

هر جوانی مایل است هویت خاصی داشته باشد. از این رو، می‏کوشد که خویشتن را دریابد و بشناسد. در عین حال می‏خواهد فردی باشد «ممتاز» و برای رسیدن به این مقام، خود را به فرد یا گروهی برجسته ارتباط می‏دهد یا به اصطلاح، خویشتن را با آنها همانند می‏سازد تا به واسطه امتیاز و تشخص آن فرد یا آن گروه‏ها، تاحدی صاحب تشخص و امتیاز شود.

 

پیام متن:

هویت حقیقی، باید از درون انسان مایه بگیرد، نه آنکه از راه همانند سازی با دیگران به دست آید.

 

بلوغ و هویت

با توجه به نتیجه تحقیقات چند دهه، افراد بدون هویت، معمولاً در گذر از دوران کودکی به دوره نوجوانی، یعنی دوران بلوغ دچار سرگشتگی وسرگردانی شده‏اند و این دوره را به سلامت به پایان نرسانیده‏اند.

 

از آنجاکه سال‏های بلوغ ونوجوانی، دوران شکل‏گیری هویت و شخصیت فرد است، اگرنوجوان از این مرحله به سلامت بگذرد و در هویت وی خللی وارد نشود، در بزرگسالی شخصیت وهویتی ثابت و مستحکم خواهد داشت. ولی اگر این مرحله با نارسایی و بی‏ثباتی بگذرد، فرد به آشفتگی شخصیت و اختلال در هویت دچار خواهد شد. از این رو، تأثیر دوران بلوغ و نوجوانی بر هویت فرد، امری انکارناپذیر است.

 

پیام متن:

بخشی از هویت فرد، در دوران بلوغ شکل می‏گیرد.

 

احساس پوچی و پی‏آمدهای آن

یکی از بیماری‏های فراگیر فردی و اجتماعی در عصر جدید، احساس پوچی در زندگی و بی‏معنا بودن آن است. یکی از روان‏شناسان معاصر، از این امر به خلأ وجودی یا تهی بودن زندگی یاد می‏کند و می‏گوید:

 

در زندگی امروزی، این بی‏حوصلگی‏ها و ملالت‏ها بیش از افسردگی‏ها و دل‏تنگی‏ها، مردم را به سوی روان‏پزشکان می‏کشاند و هر چه زندگی بیشترماشینی می‏شود، این مسئله بحرانی‏تر می‏شود.

 

پدیده‏های فراوانی چون اعتیاد، بزهکاری، بی‏هویتی جوانان و بحران‏هایی که در زندگی بازنشستگان و پیران دیده می‏شود، می‏تواند ریشه در احساس پوچی و تهی‏شمردن زندگی نیز داشته باشد. بنابراین، رهایی از احساس پوچی در زندگی، به معنای رهایی بسیاری از ناهنجاری‏های اخلاقی است.

 

پیام متن:

احساس پوچی در زندگی، سرمنشأ بسیاری از بزهکاری‏ها در جامعه به شمار می‏آید.

 

روحیه و معنا در زندگی

روحیه مثبت، معناگرایی و باورهای اعتقادی، سراسر زندگی آدمی را به نشاط، پویایی و امید تبدیل می‏سازد، به گونه‏ای که در یک کلام می‏توان گفت: «انسان، نان‏باورهایش را می‏خورد و به آنها زنده است».

 

روحیه نداشتن و احساس بی‏ارزشی، یعنی مات شدن در صحنه زندگی و باختن سرمایه هستی. در مقابل، توجه به سرمایه وجودی خود و بهره‏مندی از جهان‏بینی و ایدئولوژی دینی، یعنی یافتن معنا در زندگی و کسب روحیه‏ای عالی برای روبه‏رو شدن با ناکامی‏ها و نامرادی‏ها در دنیا.

 

ما در این سرای درگیری‏ها و دوگانگی‏ها، با ناکامی‏ها و بلاهای فراوانی روبه‏رو می‏شویم. پس بیشتر از هر چیز، نیازمند روحیه والا و معنا دهی به زندگی هستیم تا بدین گونه، سلامت روح و روان، بلکه جسم ما تضمین شود.

 

بنابر تحقیقاتی که در یکی از دانشگاه‏های آمریکا صورت گرفت، مشخص شد که درمان بیماری‏ها تنها با دارو و دیگر مراقبت‏های پزشکی امکان‏پذیر نیست و آثار درمانی این خدمات، به میزان زیادی به روحیه بیمار بستگی دارد. هر قدر روحیه بیمار بهتر باشد، سرعت درمان وی بیشتر و خدمات درمانی، مؤثرتر است.

 

با جریان یافتن دین در رگ‏های روحی و معنوی انسان، زندگی او معنا، نشاط و پویایی می‏یابد و در نتیجه، بسیاری از آسیب‏ها و بحران‏های هویت، ضعیف و یا نابود می‏شود.

 

پیام متن:

روحیه و باور در زندگی، بهترین دارو برای رفع بی‏هویتی و احساس پوچی است.

 

هویت دینی جوان

از ویژگی‏های فطری جوان، گرایش به عشق و پرستش است. به این معنا که فرد، بنابر انگیزه‏ای درونی، به عبادت و بندگی خدا روی می‏آورد. چنین احساسی، در اعمال و رفتار دینی جوان مسلمان آشکار می‏شود. رابطه آدمی و دین را می‏توان درمقوله «هویت دینی» به خوبی بیان کرد. بدیهی است که پی‏آمد پیدایش هویت دینی، احساس تعهد و مسئولیت در برابر ارزش هاو باورهای آن مکتب است. برخی از صاحب‏نظران، تعهد را به عنوان سنگ بنای «هویت دینی» معرفی می‏کنند. یکی از کارشناسان یونسکو معتقد است:

 

نخستین هدف آموزش و پرورش، القای ارزش‏های نیرومند انسانی به جوانانمان است، به گونه‏ای که با انسانیتی بهتر و والاتر رشد کنند. آنها باید مفهوم انسانیت را بیاموزند و تا زمانی که زنده‏اند، به مضمون‏های آن پای‏بند باشند.

 

 



نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 1:21 عصر روز سه شنبه 87 فروردین 6