سفارش تبلیغ
صبا ویژن



نماز و تلقین های سازنده روانی - موفقیت

   

تاثیر نماز بر تلقین های سازنده روانی

 

پیامبر اکرم (ص):

الصلوه قربان کل تقینماز وسیله نزدیکی با تقوایان به خداست “ تلقین ” از گذشته های دور تا عصر حاضر ، از پر راز و رمزترین و شگفتی بر انگیزترین ، پدیده های انسانی ، به شمار می آمده است و از جمله مواردی است که منطق و دانش بشری حتی در عصر “ انفجار علوم ” هنوز به توجیه کامل علمی تعریف می شود ، که سبب پذیرش از روی اعتقاد یک پیشنهاد می شود ، بدون آن که زمینه منطقی مناسب برای چنین پذیرشی موجود باشد ” .(1)

تلقین به روشهای مختلف ممکن است ،انجام پذیرد. مثلا ممکن است از طرف شخصی به شخص یا اشخاص دیگر و یا حتی گاهی به صورت خود بخود انجام بپذیرد .

در هر صورت در قاموس تلقین کلمه “ نه ” وجود ندارد و بوسیله آن تقریبا هر کار غیر ممکنی ، ممکن می نماید . گاه حتی بر اثر تلقین چنان آثار و نتایج شگفت انگیزی پدید می آید ، که سبب می شود برخی پدیده های مربوط به آن به امور غیبی نسبت داده شود و این موضوع گهگاه مورد سوء استفاده عده ای سودجو و فرصت طلب قرار گرفته است تا بوسیله آن خود

را اشخاصی مقدس و مرتبط با غیب و ماوراء الطبیعه معرفی نمایند .

بعنوان مثال می توان به جلسات عجیب و غریب احضار ارواح اشاره نمود که با کمال تاسف در سطح کشور اسلامی ما و حتی در بین قشر روشنفکر و مسلمان ، طرفداران بسیاری پیدا کرده است . حال آن مسائلی که طرفداران این عملیات مسخره ( که بوسیله حرکت یک استکان یا نعلبکی بر حروف درج شده روی یک میز چوبی صورت می گیرد !؟! ) آن را جزو مسائل عجیب و خارق العاده مربوط به احضار ارواح ! می دانند ، از ساده ترین و پیش پا افتاده ترین مسائل قابل توجیه با پدیده تلقین است : هر یک از شرکت کنندگان در جلسه احضار ارواح بوسیله تلقین به خود و البته به صورت ناخودآگاه اطلاعاتی را ضمن حرکت استکان بر حروف روشن می سازد . که دیگران به کلی از آن بی اطلاع بوده اند در نتیجه شخص با این که بر اثر تلقین نمودن به خودش ، شخصا “ و ناخودآگاه اطلاعات خصوصی خویش را افشا کرده است ، این اثر را به روح نسبت می دهد. در نتیجه این شخص به صحت موضوع احضار ارواح اعتقاد شدید پیدا می کند تا جائیکه همه

پیشگوئیهای روح به اصطلاح حاضر شده ! را در مورد آینده نیز باور می کند و هیچ بعید نیست که مثلا “ اگر روح پیشگویی کند که : فردا پای تو خواهد شکست ! شخص چنان به خود حتمی بودن وقوع پیشگوئی روح را تلقین نماید که در کمال تعجب اطرافیان ، فردای آن روز پایش بشکند !؟! و در اثر این باز هم بازار تبلیغ برای قضیه و تلقین صحت آن گرمتر شود و معمولا در این جلسات یک آدم سودجو و شارلاتان هم پیدا می شود که گهگاه خود را بعنوان “ مدیوم ” هم جا می زند و ضمن این که ته دل به ریش بقیه حضار می خندد و در مواقعی که نیاز به پیشگویی از آینده می شود ، یا تلقین های ایجاد شده در حاضرین به حدی نیست که منجر به حرکت استکان شود ، شروع به حرکت دادن آن هر طور که خودش دلش بخواهد می کند.

علاوه بر این قبیل مثالها سودجویی از پدیده تلقین ، در طیف گسترده ای از فعالیتهای بشری ، از تلقین یک فرد و عقیده خاص گرفته ، تا تبلیغات مختلف مثل تبلیغات تجارتی ( که در همه اشکال خود

فقط بر قدرت تلقین تکیه دارند )(2) را در بر می گیرد .

در این مورد سوء استفاده از تلقین بخصوص در مورد مسائلی که ادعا می شود جنبه غیر مادی و ماورائی دارند ، همانطور که ذکر کردیم به کرات به چشم می خورد و گاهی هم به صورت بازاری برای خالی کردن جیب افراد ساده اندیش در می آید. مثلا یک جنبه مهم دیگر از تلقین که در آن مسائل مربوط به “ هیپنوتیزم ” مطرح است و گهگاه با تسخیر اراده افراد سبب پرده دری های شوم و افشای رازهای شخصی افراد می شود و درست به همین دلیل است که این قبیل امور ، مثل هیپنوتیزم از سوی بسیاری از فقهای بزرگوار شیعه ( جز در مواردی که ضروریات درمانی ایجاب می کند ) حرام اعلام شده است .

اما تلقین همان قدر که می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد و مسبب ضرر رساندن به مردم بدلیل تحریف اذهان آنها از حقیقت یا کشف اسرار آنها و .. گردد ، می تواند در موارد بسیاری بعنوان یک پدیده مفید ، مورد استفاده و بهره برداری قرار بگیرد . و این امر با توجه به آنچه که پیرامون قدرت شگرف تلقین در ممکن نمودن غیر ممکن ها گفتیم ، تحقق می پذیرد و این قبیل تلقین ها که در جهت شیرین کردن زندگی انسان و موفق نمودن او در کارهایش

( مثلا در جهت اهدای سلامتی به او ) به کار برده می شوند را می توان “ تلقین های سازنده روانی ” نامید .

بعنوان مثال چنانچه فرد دائما به خود تلقین کند که آدم بیمار یا بدبختی است ، دیری نمی پایید که بدبختی و مرض زندگی او را پر می کند ( تلقین مخرب روانی ) اما اگر شخصی دائما به خود بگوید که من فرد سالم و نیرومند و خوشبختی هستم دیری نمی پاید که خود را خوشبخت ترین و سالمترین فرد روی زمین احساس می کند .(3)? در این مورد گاهی حتی خود غربیان ، پا را از دایره معقولات هم فراتر نهاده اند و حتی ادعا کرده اند که آدمی که در هفت آسمان یک ستاره هم ندارد و حتی ته جیبش یک پول سیاه هم پیدا نمی شود ! اگر چند روزی دائما به خود تلقین

نماید که من پولدارترین و سرمایه ترین آدم روی زمین هستم ، دیری نمی پاید که در گنجهای آسمانها و زمین بر روی این آدم آسمان جل باز می شود و در مدت

کوتاهی تبدیل به یک کاپیتالیست تمام عیار می شود !؟! (4)

توجیه علمی و پزشکی نیز در این قبیل موارد ، بدین صورت بیان می شود که تلقین دائمی و توجه مداوم به سلامت و خوشبختی و یا حتی ثروتمند شدن در یک شخص باعث می شود که به زبان روانشناسی برخی استعدادهای نهفته او ( که در ضمیر ناخود آگاهش پنهان هستند ) و به زبان پزشکی برخی ناقل های عصبی (5) بخصوص ، که غیر فعال بوده اند . بر اثر توجه و

تلقین ( اثر قشر مغز و اراده ) پیدا و فعال شوند و آن شخص را به سمت سلامتی و خوشبختی هدایت کنند یا شم اقتصادی او را شکوفا سازند و مسبب موفقیت او در جهت ثروتمند شدن گردند .

با این اوصاف بدیهی است که هر چه شخص از درجه تلقین پذیری بالاتری برخوردار باشد ، انواع تلقین از جمله این قبیل تلقین های سازنده روانی که منجر به موفقیت او می شوند به نحو موثرتری عمل می کنند .

از طرفی ، علم و تجربه ثابت کرده اند که انسان در برخی حالات خود ، از درجه تلقین پذیری بالاتری برخوردار می شود ، به عنوان مثال در اوج فلسفه هیپنوتیزمی ( سومنامبولیزم ) انسان در شرایطی قرار می گیرد که حتی اگر به او تلقین کنند که مثلا آتش سیگار دست تو را هرگز نخواهد سوزاند ، این تلقین چنان می کند که شخص هرگز متوجه سوختن شدید پوست و عضلات دست خود ، نخواهد شد .

 ( البته باید توجه داشت که این مثال ربطی به تلقین های سازنده روانی ندارد)

اما باید دید که انسان در اوضاع معمولی در چه حالاتی می تواند خود را بیشتر در معرض تلقینات روانی ، قرار دهد و در چه شرایطی از درجه تلقین پذیری بالاتری برخوردار است .

با توجه نمودن به شرایط وپژه نمازگزار ، از نظر تکرار اقامه نماز در زمانهای خاص ، شرایط ویژه جسمانی مثل طهارت جسم ، پاک بودن لباس ، غصبی نبودن محل و .. ، الفاظ ، اذکار و توجهات خاص در هر کدام از بخشهای نماز . حرکات خاص و سمبلیک (مثل سجده) ، همچنین نحوه قرارگرفتن همیشگی نمازگزار در مقابل قبله و در جریان میدانهای الکترومغناطیسی زمین ... و از طرف دیگر شناخت هایی که نمازگزار از خداوند و اصول مذهب و دستورات آن ( از جمله در مورد نماز ) آموخته است یا بخصوص آنچه که نمازگزار در مورد نماز تجربه کرده است ( مثلا حاجتهای متعددی که بر سر سجاده نماز از خداوند طلب کرده و نتیجه گرفته است ) و عوامل بسیار متعدد دیگر ، همگی سبب می شوند که فرد هنگام نماز در شرایط ویژه ای از تلقین پذیری قرار بگیرد و بر اثر آن ، آن چه به خاطر طلب آن از خدا ، به نماز خود توجه می کند و آن چه را که در حین نماز ، در رابطه با آن به خود تلقین می نماید ، برایش حاصل می شود .

چرا که تلقین ها و توجهات در این شرایط خاص ، منجر به فعال شدن ناقل های عصبی که فرد را در جهت طلب حاجت خود یاری می نمایند ، می شود ، یا به زبان ساده تر تلقین در این شرایط ویژه سبب می شود که فرد استعدادهای نهفته درونی خود را به کار اندازد و از آن در امور خود یاری بجوید .

بعنوان مثال معروف است که هرگاه حکیم ابن سینا ، در مسائل علمی خود با مشکلی مواجه می شده است ، به اقامه دو رکعت نماز می پرداخته است .

توجیه معمولی و صد البته درست قضیه ( صرفنظر از مسائل پزشکی ) این است که ابن سینا برای حل مشکل فکری خود ، از درگاه خدا استمداد می نموده است .

اما توجیه علمی آن با توجه به ناقل های عصبی و مسائل مربوطه به آن (که تفکر را هم جریانی ناشی از برخی تغییرات در ناقل های عصبی دستگاه اعصاب می داند ) این است که ابن سینا ، به خاطر آن که اعتقاد داشته است که مشکل فکریش با نماز حل می شود (محتویات مطلوب حافظه) و اراده نموده است که مشکلش را به این طریق حل کند ( استفاده از قشر مغز و تلقین ) سرانجام موفق می شده است که ناقل های عصبی که منجر به حل مشکل فکری او می شوند یا همان استعدادهای نهفته مانده ذهنی خویش را ، در خود فعال نماید و از آن در حل مشکل فکریش ، بهره ببرد.

 

به همین ترتیب عارف سترگی که اراده می کند در نمازش ، عشق الهی را تقویت نماید ناقل های عصبی مربوط به عشق الهی را در نماز خود تقویت می کند و افزایش میدهد ، یا دانش آموزی که اراده می کند ، اعتماد به نفس خود را بوسیله نماز افزایش بدهد ، به مرور اعتماد به نفس را به خود تلقین می کند و ناقل های عصبی مربوط به آن را فعال می سازد. یا کشاورز عامی ، که در نماز خود ، طلب روزی حللا ، از درگاه الهی می کند ، در واقع ناقل های عصبی حرکت دهنده در جهت کسب روزی حلال را در خود تقویت می نماید .( مثلا راههایی برای برداشت محصول بهتر

و بیشتر ، که تا آن روز به آن فکر نمی کرده یا متوجه آن نبوده است ، به ذهنش می رسد ) .

اما لازم به توجه موکد است که همه این مسائل با توجه به دیدگاههای پزشکی و روانشناسی و صرفنظر از آن بخش از قضا و قدر الهی است که مثلا کتاب “ اغراض ما بعد الطبیعه ” را برای حل مشکل فکری ابن سینا در مسیر او قرار می دهد ، یا باران رحمت الهی را پس از مدتها خشکسالی بر محصول آن کشاورز عامی ، فرو می آورد . بدین ترتیب واضح است که هر کس با توجه به تصویری که در ذهن خود ، از خوشبختی ترسیم نموده است ، می تواند با امداد از توجهات و تلقینات سازنده ای که در شرایط ویژه تلقین پذیری ، در حین نماز انجام می دهد ، ناقل های عصبی دستگاه مغز و اعصاب خویش را به سمت مطلوب خویش هدایت کند و اراده و اختیار خود را در آن جهت ، تقویت نماید . و صد البته بالاترین و والاترین حد ممکن جایی است که انسان هدف خود را رسیدن به آخرین درجه کمال که همانا ، قرب الهی در سایه تخلق به اخلاق الهی ( که همان راه معصومین (ع) است ) ، قرار دهد و بوسیله نماز ، این امر را که همراه با خوشبختی دنیا و آخرت است ، پیوسته تقویت بنماید . اما در مورد تلقینات و توجهات ، این نکته هم قابل ذکر است که این مقولات ، نه فقط در مواقع نمازهای یومیه ، بلکه در تمامی لحظات زندگی یک فرد می توانند با او همراه باشند ، اما بی شک در موقع نماز شرایط ویژه ای پدید می آید که موقعیت نمازگزار را ممتاز می کند و سبب می شود که تلقین های توأم با نماز در سایر لحظات زندگی و دیگر جلوه های آن نیز منشاء اثر باشند . از نقطه نظر پزشکی این شرایط ویژه می تواند متاثر از سایر ویژگیهای نماز ( از جمله زمان نماز ، مکان نمازگزار ، طهارت ، اذکار و الفاظ حین نماز ، وضعیت جسمی و روانی نمازگزار و .. باشند . به امید خدا ، در شماره های آینده با توجه به تاثیر نماز بر تلقین های سازنده روانی ، به چند نکته قابل توجه در این مورد ، اشاره خواهیم نمود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

1.روانپزشکی لینفورد ـ ریس ، ترجمه زیر نظر مرحوم دکتر عظیم وهابزاده ، صفحه 388

2. همان منبع صفحه 389

3. در این مورد ظاهرا بودا گفته است : “ خوشبختی چیزی نیست جز احساس خوشبختی ، ضمنا برخی از امثال و حکم از جمله ضرب المثل مشهور ایرانی : “ بخند تا دنیا به رویت بخندد ”“ بر همین موضوع دلالت می کنند .

4.برای مطالعه بیشتر درباره این موضوع رجوع کنید به کتابهای عجیب و بامزه خانم “ کاترین پاندر ” ( کشیش آمریکایی ) از جمله بخصوص در سرتاسر کتاب ؛ “ قانون توانگری ” ترجمه خانم گیتی خوشدل

 

 



نویسنده » مهدی خیرالهی » ساعت 9:32 عصر روز یکشنبه 86 دی 23